لالا پرونی!
زمان: ساعت کمی مونده به ۳ اینا!
(خصوصی)
زمان: ساعت کمی مونده به ۳ اینا!
(خصوصی)
من همه ی قدم هایی که برای رسیدن به آلیس نیاز بود رو طی کردم به جز یک قدم و اون رفتن به کار هستش! یعنی الان فقط یه قدم مونده تا آلیس برای همیشه مال من شه و روزهای رویاییمون از راه برسن. از یه قدمی داریم روزای شیرین باهم بودن رو میبینیم. طاقت هردومون به شدت کم شده. انتظار کشیدن خیلی سخته، خیلی سخت! هرروز که همدیگه رو میبینیم و اکثر ساعات رو باهم میگذرونیم از رویاهامون میگه، رویای باهم بودن! واسه همدیگه تعریف میکنیم وقتی نومزد شدیم قراره چیکارا بکنیم، کجاها بریم، و قراره چقدر بهمون خوش بگذره و چقدر زندگیمون لذت بخش باشه برامون. امیدوارم هرچه زودتر کار پیدا کنم و این یک قدم نهایی رو بردارم...
پ.ن: پست بعدی در ادامه ی همین پست هست و یکی از رویاهایی هست که آلیس مثل یه رمان عاشقانه برام دیشب اس ام اسی تعریف کرد، به حقیقت پیوستن این رویا خیلی نزدیکه! (خصوصی)
این دومین عیدی بود که ما با عشق هم و به یاد هم شروع کردیم و دومین عید لذت بخش برای من بود چون قلبم مثل سال گذشته سرشار از عشق به آلیس بود. سال ۱۳۹۰ یه سال فوق العاده برای ما خواهد بود و اتفاقات خیلی شیرین و رنگارنگی برای ما رخ خواهد داد چون امسال سالیه که ما واسه همیشه مال همدیگه میشیم و مراسم نومزدیمون رو برگزار میکنیم. واسه امسال برنامه های زیادی داریم که با امید به خدا و تلاش خودمون به تموم آرزوهامون میرسیم. حس خیلی خیلی خوبی نسبت به سال ۹۰ دارم و مطمئنم که امسال یکی از بهترین سال های زندگی جفتمون خواهد بود. خاطرات خوش و رمانتیکمون رو تو صفحات همین وبلاگ ثبت خواهیم کرد.
شروع سال ۱۳۹۰ و عید نوروز رو به عشقم آلیس و تمام کسانی که این صفحات رو میخونن تبریک میگم.
سال نو مباااارک...
