زندگی یه شکلات خوشمزه است!!
نمیدونم ما خیلی خیلی خوشیم یا بقیه دچار افسردگی مزمن هستن؟؟! آخه به هر وبلاگ یا وبسایتی سر میزنم و نوشته ها یا خاطرات یا درد و دل بقیه رو میخونم به جز آه و افسوس و ناراحتی چیزی نیست! همش از زندگی گلایه کردن و از اشک و غم و غصه نوشتن. نمیدونم واقعا چرا همه افسرده هستن؟!!! مطمئنم دلیلش فقط این جریانات اخیر نیست چون قبل از این جریانات 30یا30 هم همینطور بوده! عجیبه که همه فقط جنبه ی تاریک زندگی رو میبین و حتی سعی نمیکنن یه کوچولو این همه زیبایی رو ببینن!
همه ی اینا مقایسه ای بود بین زندگی من و آلیس و بقیه ی آدما. ما زیادی خوشیم!! اصلا تو دنیا چیزی نمیتونه ما رو ناراحت کنه چون اصلا به جنبه های بد زندگی فکر نمیکنیم و اگه هرکدوممون خواست یه ذره دپرس شه فورا حالش رو خوب میکنیم!! با شنیدن یه آهنگ غمگین برعکس بقیه خندمون میگیره!! وقتی بقیه خیلی اتوکشیده و صاف و صوف نشستن و ژست آدم گنده ها رو گرفتن ما مثل دو تا گنجیشک کوچولو داریم زیر زیرکی میخندیم. احساس میکنم کودک درون ما خود ما هستیم اصلا! تو محوطه ی سرد و بیروح دانشگاه که بقیه در حال بحث های آنچنانی هستن ما یا داریم شکلات میخوریم و شیطنت میکنیم یا در حال هم زدن نسکافه و ورجه وورجه کردن هستیم! اونقدر شیطنت که دانشجوهایی که از الان دیگه شدن یه آدم 30 یا 40 ساله (همه دوست دارن زودی بزرگ شن و واسه همین خیلی ژست میگیرن و لباسای آدم پیرارو میپوشن و یه لبخند کوچیک هم نمیزنن) وقتی از کنارمون رد میشن چنان نگامون میکنن که انگار دارن دو تا بچه کوچولو که نمیتونن دو دقیقه آروم باشن رو نگاه میکنن و تو دلشون میخوان که بیان گوشمون رو بگیرن و بگن دِهَه آروم باشین دیگه!!
البته تو شیطنت و بازیگوشی آلیس دست همه رو از پشت بسته. وقتی مثل بچه ها بپر بپر کنان تو حیاط داریم به سمت سرویسا میریم و حراست دانشگاه از دور ما رو تحت نظر داره و یه لحظه هم ازمون چشم بر نمیداره، آلیس با لبخند شیرین همیشگیش و صدای کودکانش بلند میگه که" آقای حراست واستااا واستااا میخوایم بیایم گوشتو ببریم بذاریم کف دستتتتت"!!!
به نظر ما زندگی همه چیزش قشنگه و باید نهایت لذت رو از ثانیه ثانیه هاش ببریم. تو دنیا دلیلی واسه غصه خوردن وجود نداره. همه چیز دنیا قشنگهههه مخصوصا وقتی آدم پیش عشق آتیش پارش باشه!
پس همین الان پاشین یه آبی به صورتتون بزنین و پنجره ی اتاقتون رو باز کنین و بذارین هوای خنک به صورتتون بخوره! حالا اون کوهای پراز برف رو نگاه کنین که چقدر قشنگن! اون بچه کوچولو های تو خیابون رو ببینین که چقدر شاد و خوشحال دارن میدون و چیزی از مشکلات و ناراحتی ها نمیدونن و فقط میخوان شاد باشن و بازی کنن و خوش بگذرونن، با دیدن اونا انرژی بگیرین و سعی کنین فکرای منفی رو بریزین بیرون! حالا یه آهنگ شاد نیناش ناش بذارین و یه تکونی به خودتون بدین! با کسی که دوسش دارین قرار بذارین و لباسای اسپرتتون رو بپوشین و برین بیرون و منتظرش نذارین...!