تبدیل انرژی!

چند روزیه که وروجک جونم سرما خورده!! آخه 2تایی با هم رفته بودیم زیر بارون!انقده کیف داد! ولی ووجی جونم مریض شد فداش بشم!!
کاشکی کاشکی کاشکی من پیشش بودم تا 1عالمه مواظبش بودم و انقد بوس بوسش میکردم که زودی زودی خوب خوب شه!!!
اول کاره و انرژی منفی دم دست! ولی این هرگز باعث نمیشه که هیچ کدوم از ما کم بیاره!! ما 2تایی بلدیم چطوری انرژی مثبت درست کنیم!! درسته که ما 2تامونم هنوز خوبه خوب شخصیت همدیگه رو نمیشناسیم و همین میتونه 1 عامل انرژی منفی باشه ولی میدونیم کم کم که بیشترهمو بشناسیم دیگه حتی 1کوچولو هم انرژی غیر مثبت یا حتی خنثی بین من و وروجک جونم پیدا نخواهد شد! اینارو یاداوری کردم, به خاطر اینکه امروز یکی از این موردارو داشتیم! من همونطور که کفتم به خاطر شناخت کمم از شخصیت وروجک 1کمی زود قضاوت کردم درباره ی رفتارش, البته زودی بهش گفتم که نمونه توی ذهنم و بزرگ بشه و زودی حلش کنیم2تایی قبل از اینکه دیر بشه! ولی میدونین چی شد؟؟ وروجک جونم انرژی منفی گرفت ازش و چون نمی دونس چی تو ذهنمه!
با توجه به رفتارهای گذشته ی من نتیجه گیری کرد!خب حقم داشت! میخوام بگم چیزی که من میخواستم این بود که حس بدی که پیدا کرده بودم رو 2تایی از بین ببریم! میخواستم توجیه شه ذهنم و دیگه هیچ وقت انرژی منفی ای در این مورد بهم دست نده!! شاید 1کم عجولانه قضاوت کردم!
و باید صبر میکردم تا وقتی که شخصیتشو بشناسم, اون وقت خودش خود به خود حل میشد! به هر حال, منم و وروجکم و 1راه دراز ولی قشنگ و دیدنی
!! امیدوارم سختی های راه رو هم مثل بقیه ی راه خوشگل طی کنیم و ازش لذت ببریم!!